آزادی در غرب از زنان حفاظت نمیکند
اسم قبلی من ملانی فرانکلین بود. از آمریکا هستم و در خانواده مسیحی پروتستان متولد شدم و در ۲۲ سالگی مسلمان شیعه شدم. جرقه اصلی برای من از این سمت دنیا بود، دانشجوی خبرنگاری بودم و...
اسم قبلی من ملانی فرانکلین بود. از آمریکا هستم و در خانواده مسیحی پروتستان متولد شدم و در ۲۲ سالگی مسلمان شیعه شدم. جرقه اصلی برای من از این سمت دنیا بود، دانشجوی خبرنگاری بودم و...
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در خصوص کشف حجاب در خودرو گفت: اگر داخل ماشینی دیده میشود این حریم خصوصی نیست و کشف حجاب در خودرو یکی از اقسام مشهود جرم است.
به گزارش مشرق، «علی غلامی» عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در برنامه «بدون توقف» که ۲۲ شهریورماه از شبکه سه روی آنتن رفت، با اشاره به اینکه حد حریم خصوصی جایی است که بقیه ببینند و بشنوند، یادآور شد: چون داخل ماشین دیده میشود این دیگر جزء حریم خصوصی افراد نیست چون در مرئا و منظر دیگران قرار دارد.
غلامی در پاسخ به این سؤال که چرا برخی قوانین در قرآن هست و برخی نیست؟ تصریح کرد: همه حدود در قرآن نیامده، برخی از تعزیرات احکامش در قرآن گفته شده ولی خودش گفته نشده، اما اصل ملاک یک حکم به این است که در قرآن آمده باشد؟ یعنی اگر در قرآن نیامده و پیامبر (ص) فرموده بودند ارزش آن حکم پائین میآید؟ خود قرآن میفرماید هر چه پیامبر (ص) میگوید عین وحی است، چون میداند اگر این دین قرار است برای همیشه بماند باید ۲۵۰ سال بعد از نزول هم احکامش تبیین شود وگرنه با کلیات قرآن بسیاری از چیزهایی که ما به دنبالش هستیم بیان نشده است.
شب گذشته برنامه تلویزیونی زاویه میزبان مناظرهای بی سابقه دربارهی «قانون الزام حجاب» بود
لینک فیلم:https://www.mashreghnews.ir/news/1119463/فیلم-مناظره-بی-سابقه-تلویزیونی-درباره-حجاب-اجباری
در این برنامهی زندهی شبکهی چهار سیما مهدی نصیری، پژوهشگر حوزهی دین و سیاست بهعنوان مخالف «الزام حجاب» و حجتالاسلام حسین سوزنچی، دانشیار دانشگاه باقرالعلوم(ع) بهعنوان موافق این الزام حضور داشت.
در این برنامه آقای نصیری با تاکید بر اینکه الزام حجاب تا به حال نتیجهی عکس داشته است خواستار تجدیدنظر در این موضوع شد و آقای سوزنچی نیز با تاکید بر اینکه حجاب نماد اسلامیت است، علت مخالفتها را «بد اجرا کردن قانون» دانست.
متن کامل این مناظره را میتوانید در ادامه بخوانید:
حبیب رحیم پورحبیب رحیمپور، سردبیر برنامهی زاویه: آقای نصیری خیلی خوش آمدید. ما در موضوع حجاب در دوگانهای به نام الزام و التزام قرار داریم و شما در این برنامه بنا است که ایدهی التزام را نمایندگی کنید.
مهدی نصیری: بسماللهالرحمنالرحیم، ولا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
من هم خدمت جنابعالی و همه بینندگان عزیز عرض سلام و احترام دارم. اجازه بدهید که من بحثم را با این حادثه تاریخی شروع کنم که اسدالله علم، وزیر دربار شاه چهل سال بعد از کشف حجاب رضا شاه یک سفر به شیراز و دانشگاه پهلوی میرود و در آنجا با پدیدهی عجیبی مواجه میشود و آن حضور تعدادی از دانشجویان با حجاب و بعضا با چادر بود. خیلی نگران میشود. ما چهل سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی با پدیدهی «شلحجابی» و یا بعضا گرایش به بیحجابی مواجه هستیم. و از این جهت نگران شدهایم. این نشان میدهد که مسئلهی حجاب از مقوله الزام نیست که بشود با الزام قانونی آن را محو کرد و از بین برد، کاری که رضا خان میخواست انجام دهد. و نه با این الزام میشود حجاب را حفظ و تثبیت کرد و گسترشش داد. حجاب از مقولهی التزام و باور است، از مقولهی امر قلبی است. من در این برنامه نمیخواهم بگویم که جمهوری اسلامی از فردا اعلام رفع الزام قانونی حجاب کند. در این برنامه میخواهم بگویم که میخواهم که بحث عدم الزام خط قرمز ما نیست و این موضوع ادله و استدلالهایی دارد و تا به امروز اشتباه کردیم که این مسئله را ذیل خطوط قرمز بردیم.
چند نکتهی مقدماتی را عرض میکنم، این که حجاب به معنای پوشش بدن زن به استثناء صورت و دو دست تا مچ از مسلّمات و قطعیات اسلام است، اعم از سنی و شیعه؛ همه فقها اتفاق نظر دارند. اگر کسی قول دیگری در این زمینه گفته است قول شاذی است و قابل اعتنا نیست.
نکتهی دوم هم اینکه شکی در این که محجبه بودن خانمها آثار و نتیایج بسیار مثبت معنوی، اخلاقی و اجتماعی دارد، همچون دیگر احکام دیگر خداوند که مبتنی بر مصالحی است نداریم.
نکتهی بعد که اصل بحث هم از همینجا آغاز میشود این است که آیا از منظر شریعت و فقه میتوانیم حجاب را الزام کنیم؟ و قانون رعایت حجاب وضع کنیم؟ در این باره دو دیدگاه وجود دارد، هر دو دیدگاه هم ادلههایی برای خود دارند و هر دو نیز قابل اعتنا است. یعنی اینطور نیست که بگوییم دیدگاه یک سو ادلهی خیلی قوی دارد و طرف دیگر استدلال ضعیفی دارد. یک دیدگاه میگوید بله! حکومت دینی میتواند حجاب را الزام کند و دیدگاه دیگر نیز میگوید که ما در شریعت و فقه دلیلی برای الزام حجاب نداریم.
من الان فرض میگیرم که دیدگاه امکان الزام حجاب صحیح باشد، اما اگر تجربهی چهل سالهی ما نشان داده باشد که این قانون الزام موفق نبوده است و به حفظ و تثبیت حجاب نینجامیده و خودش هم از عوامل تضعیف حجاب بوده آیا ما شرعا و عقلا میتوانیم این روند را ادامه دهیم؟! به نظر بنده نه! از منظر منطق عقلی و شرعی نمیشود ادامه داد.
جدای از این مسئله یک سری نکات دیگر نیز در زمینه دفاع از عدم الزام حجاب وجود دارد. دین یک منظومه است، و باید در عرصه فردی و اجتماعی منظومهای به آن نگاه کنیم. اگر اجزایی از دین برجسته شود و اجزایی از آن مغفول بماند، چه در حیطه دینداری فردی و چه در حیطه دینداری اجتماعی، امر درستی نیست و میتوانید تصویر ناقصالخلقهای از دین ارائه دهد، گاهی ممکن تصویر یک هیولا از دین ارائه بدهد.
ما وقتی این همه تاکید روی حجاب داریم و از اجزای دیگر دین در مقام عمل غاقل بودیم یا موفق نبودیم، خروجی این مسئله در ذهن جامعه همان دین ناقصالخلقه است. پس از این منظر نباید شما روی این موضوع اینقدر اصرار کنید.
«علی غلامی» عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در برنامه «بدون توقف» شبکه سه سیما با اشاره به اینکه ما سالها روی نوع حجاب ماندیم در حالیکه اصل حجاب مد نظر بود، یادآور شد: ما در دهه ۷۰ بیشتر روی چادر تأکید کردیم در حالی که چادر یکی از انواع حجاب است، روی حجاب واحد تأکید کردیم در حالیکه افراد در شهرها و قومهای مختلف اصل حجاب را رعایت میکردند و پوشش آنها هم تنوع و جذابیت داشت.
چرا حجاب انتخابی نیست؟
غلامی در پاسخ به این سؤال که «مگر اسلام نگفته لا اکراه فی الدین، پس چرا حجاب انتخابی نیست» تصریح کرد: در اصل دین اکراه نیست، شما مختارید هر دینی را انتخاب کنید ولی وقتی وارد اسلام شدید در انتخاب احکام اختیار ندارید، باید به همه احکام پایبند باشید، حالا سؤال میشود، پس در چه چیز اکراه نیست؟ در اینکه اصل دین را بپذیرید یا نپذیرید، قرآن میفرماید یک عده میگویند این را میخواهیم و این را نمیخواهیم، ما چنین چیزی نداریم.
منظور از اکراه نبودن در دین چیست؟
وی در پاسخ به این سؤال که «پس چرا اولش میگوید دین اکراه ندارد»، گفت: دین اکراهی نیست چون قابل اکراه نیست، اینکه شما معتقد به وحدانیت و قدرت و حکمت خدا نیستید من میتوانم اینها را به زور به شما تحمیل کنم؟ احکام و آثار دین هم اکراهی نیست بعضی از آنها مثل نماز فردی است، اما یک احکامی هم فردی و هم اجتماعی است مثل حجاب که یک بُعد اعتقادی دارد و یک بُعد اجتماعی که در بُعد اجتماعی آن من میتوام با قانون جلوی شما را بگیرم ولو شما به آن اعتقاد نداشته باشید.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سؤال که «منظور از عرف چیست» یادآور شد: عرف دو معنا دارد ما یک عرف داریم که میشود معنای تقنین به این میگویند عرفیگرایی، عرفیگرایی به این معنا که شما در قانونگذاری جز توجه به عرف و خواست جامعه به هیچ چیز دیگری توجه نمیکنید، این همان چیزی است که در نظامهای مدعی دموکراسی به آن میپردازند و مبنای قانون را عرف میدانند نتیجه این میشود که در یک ایالت کسی که مرتکب قتل شود اعدامش میکنند در یک ایالت فقط زندان دارد. اینکه مبنای قانون، عرفی شدن باشد در مقابل اسلامی شدن قوانین قرار میگیرد چون مبنای قانون ما وحی است.
جایگاه قانونگذاری در اسلام
غلامی درخصوص اینکه آیا در قانونگذاری اسلام عرف جایگاهی دارد، عنوان کرد: در اینکه قوانین قرار است بر اساس آموزههای اسلامی باشد، عرف در عرض شرع قرار نمیگیرد، اما یک وقت دین دستوری به شما میدهد که شما در آن دستور باید ملاحظات عرفی را رعایت کنید، مثلا هدایت دیگران، گاهی انتخاب رفتار شرعی به عرف داده میشود، اینکه برای تعیین مصادیق خود شرع به شما میگوید برو سراغ عرف، مثل اینکه وسیله بازی در میان مردم آمده آیا قماربازی است یا نه؟ اینجا میتوان از عرف کمک گرفت، اما در حوزههایی که دین قانونگذاری کرده تا اجازه ندهد که به سراغ عرف بروید، نمیتوانید.
حدودی که شرع تعیین کرده را نمیتوان جابجا کرد
این حقوقدان در ادامه تصریح کرد: در موضوع حجاب وقتی شرع حد تعیین کرده آیا عرف میتوانند آن حد را جابهجا کنند؟ نه، اما اینکه عرف جمع شوند بگویند چهار تار مو این قدر حساسیت ندارد، سؤال میکنم فرق چهار دانه مو با پنج تا چیست؟ یعنی اگر باب عرف را باز کردی دیگر نمیتوانی خط بگذاری. حالا عرف چه کسانی هستند؟ یک عده هستند به اسم دین خیلی وحشتناک سخت میگیرند، اصولا همه چیز برای آنها حرام است، دوم یک عده در مقابل آنها هستند که هر چه بگوئید میگویند حلال است، عرف معقول متدینین جامعه آدمهایی هستند که اهل افراط و تفریط نیستند، آدمهای عاقلی که دستورات و چارچوب دین را مورد توجه قرار میدهند، برای مراجعه به عرف پنج نفر از آنها را پیدا کرده از آنها سؤال میکنیم، جایی میتوانیم سراغ عرف برویم که شرع برای احراز مصداق یک حکم اجازه داده، غیر از اینها برویم سراغ عرف نظام اسلامی ما از اسلام به سمت سکولار رفته است.
بعد از انقلاب اصل حجاب جای خود را به نوع حجاب داد
وی با اشاره به اینکه بعد از انقلاب اتفاق بدی که افتاد این بود که اصل حجاب جای خودش را به نوع حجاب داد، اظهار کرد: ما باید میرفتیم سراغ اصل پوشش از حیا میرسیدیم به عفاف و حجاب، حیا و عفاف که هیچ اصل حجاب هم مد نظر قرار نگرفت، رفتیم سراغ نوع حجاب که اگر این حجاب را نداشته باشی پاسدار خون شهدا نبودی، این فضای پر رنگ نوع حجاب یک توهمی برای سیاستگذاران ایجاد کرد که همه چی آرومه، ما چقدر خوشبختیم، جنگ تمام شد نگاه سیاسی ما شد نگاه سازندگی در نگاه سازندگی مصرفگرایی اوج گرفت آن جو از بین رفت و و آن حجابی که آن قدر روی آن سرمایهگذاری کرده بودیم شد حجاب غالب و میانی و دیگر دیدیم حجاب دارد جایگاه خودش را از دست میدهد، اینجا اشتباه کردیم رفتیم سراغ نوع حجاب، در دهه 70 بیشتر روی چادر تأکید کردیم در حالیکه اصلا موضوع چادر نیست، چادر یکی از انواع حجاب است، این اتفاق تا امروز هم ادامه دارد، روی حجاب واحد تأکید کردیم در حالیکه افراد در شهرها و قومهای متفاوت اصل حجاب را رعایت میکردند حجابشان هم تنوع و جذابیت داشت، ما سالها روی نوع حجاب ماندیم در حالیکه اصل حجاب مد نظر بود.
جمهوری اسلامی زمینه را برای حرکت به سمت حجاب آماده کرد اما به نقطه مطلوب نرسید
این پژوهشگر اندیشه اسلامی در پایان در خصوص اینکه آیا انقلاب توانست به حجاب کمک کند، گفت: بله جمهوری اسلامی در ابتدا زمینه را برای حرکت به سمت حجاب آماده کرد، اما در ادامه این سؤال شد که حالا آوردهات چیست، مطهریات کو؟ جمهوری اسلامی به نقطه مطلوب پوشش نرسیده اما این ربطی به عرف جامعه ندارد، اگر قاطبه جامعه هم معتقد باشند پوشش دیگری باید باشد، تا شرع اجازه ندهد ما حق نداریم عرف را ضمیمه آن کنیم، اما سؤال این است که آیا همین قاطبه جامعه مبانی و تببین حجاب از نگاه دین را شنیدند.